نصب | +۱۰۰ |
از ۱۰ رأی | ۴.۸ |
دستهبندی | سرگرمی |
حجم | ۷ مگابایت |
آخرین بروزرسانی | ۵ فروردین ۱۴۰۳ |
نصب | +۱۰۰ |
از ۱۰ رأی | ۴.۸ |
دستهبندی | سرگرمی |
حجم | ۷ مگابایت |
آخرین بروزرسانی | ۵ فروردین ۱۴۰۳ |
فصل سوم مجموعه تلوزیونی پایتخت محصول 1393 به کارگردانی سیروس مقدم
خلاصه سریال:
ارسطو برای سومین بار عاشق شدهاست و قصد برپایی مراسم عروسی دارد. نقی که در حال ساخت خانه خود است، این مراسم را در همان خانه نیمساز برگزار میکند و شام مراسم را هم هما به عهده میگیرد. اوس موسی (معمار مشهدی ساختمان) به نقی اصرار میکند تا ستونی را وسط خانه نصب کند ولی نقی قبول نمیکند. مراسم برگزار میشود و بعد از شام هنگامیکه همه مشغول رقص و پایکوبی در طبقه دوم هستند ساختمان فرو میریزد و همه مصدوم میشوند. چند هفته از این ماجرا میگذرد و نقی در خانه خواهرش فهیمه سکونت دارد و با ارسطو قهر کردهاست. بهبود (همسر فهیمه) که جنگلبان است به گفته خودش در راه نجات جان پلنگ مازندران از دست شکارچیها با برخورد تیر به لگنش جانفدایی کردهاست و این قصه را همیشه با آب و تاب فراوان تعریف میکند. نقی که چند وقتی است بیکار شده تصمیم میگیرد در مسابقات کشتی پیشکسوتان شرکت کند، او در مسابقه پایانی با دیدن حریف سالخوردهاش دچار غرور شد و کشتی را باخت. ارسطو هم با یک هجده چرخ در اروپا کار میکند. خلاصه بزرگان فامیل نقی و ارسطو را آشتی میدهند. بابا پنجعلی هم توهمی شده و همیشه لیلا (همسر مرحومش) را در کنارش میبیند و با او حرف میزند. وقتی ارسطو برای معاینه بهبود او را به دکتر میبرد، متوجه میشود که یک ساچمه در کمر بهبود باقی مانده و به سمت نخاع او در حال حرکت است. اوس موسی که در حادثه ساختمان هر دو دستش شکسته این مدت در منزل بهبود و فهیمه ساکن بود. ارسطو، نقی و موسی تصمیم میگیرند تا با این بهانه که سر نقی مشکل پیدا کرده بهبود را با خود به تهران ببرند برای انجام عمل چون او از دکتر میترسد و به فهیمه هم هیچ چیزی نمیگویند. بعد از راه افتادن آنها به سمت تهران، معینی (رئیس هیئت کشتی شیرگاه) به در خانه فهیمه میرود و خبر میدهد که نقی باید به جای حریف سالخوردهای که در مسابقات از او شکست خورد به اردوی تیم ملی برود چون سوهانپز (کشتیگیر رقیب نقی) مصدوم شدهاست. هما میترسد که نقی به مسابقات برود و ببازد و مجدد افسردگی بگیرد برای همین تصمیم میگیرد به نقی چیزی نگویند. رحمتالله (دوست خانوادگی نقی) به منزل آنها میرود و با دهن لقی ماجرای بهبود را لو میدهد و فهیمه که باردار است با اصرار با ماشین رحمتالله دنبال آنها میروند و با نقی و بقیه همسفر میشوند. ارسطو هم که قصد ازدواج با یک زن چینی به نام چوچانگ دارد متوجه میشود که وی در راه تهران است. خانواده نقی در منزل اوس موسی سکنا میگزینند. نقی و هما و ارسطو هم برای استقبال از چوچانگ به برج میلاد میروند و …
با نظراتتان ما را در مسیر بهبود برنامه یاری کنید...